جشن ورود به پیش دبستانی

سلام خانوم خوبم

روز 1مهر سال 93 اولین روز رفتن پیش دبستانیت بود .

روز قبلش رفتیم روپوش و مقنه و وسایل مورد نیازت شامل مداد رنگی خمیربازی مداد شمعی 4تا دفتر چه مختلف و... رو از اراک خریدیم .

وقتی لباساتو پوشیدی وآماده رفتن شدی خیلی ناز وبانمک شدی .کلا حجاب خیلی بهت میاد .من و بابا در پوست خود نمیگنجیدیم .بابا خیلی با خوشحالی ازت عکس میگرفت .

باورم نمیشه اینقدر زود بزرگ شدی .اون روز اولین گامهاتو بسوی علمو دانش برداشتی وامید وارم توی تمام مراحل تحصیلت همین طور با نشاط وسرحال باشی واینو بدون که من وبابا همیشه بهت افتخار میکنیم.

اونجا یه جشن خوب براتون گرفتن .چندتا از بچه های همسایه ها .لیلا و ساجده وکامران وعلیرضا تو مهد با شما هستند که با هم براتون یه سرویس گرفتیم.

جشنواره بادبادکها

امروز جشنواره بادبادکها بود .با دوستم وپسرش رفتیم شهرداری که محل برگزاری جشنواره بود .متاسفانه دوربین نداشتم تا ازت عکس بگیرم.

اونجا علاوه بر رها کردن بادبادکها غرفه نقاشی وفرفره وعروسک هم بود .راستی نقاشی صورت کودکانم بود ولی چون شما تومهد صورتتو شکل یه پروانه نقاشی کرده بودن دیگه سراغ اون غرفه نرفتی.

اونجا آهنگ های شادی اجرا میکردن وفضای خوب وشادی برای بچه ها بود .بعدشم رفتیم کلاس زبان .راستی یادم رفت بگم کلاس زبان اسمتو نوشتم که خیلی دوست داری واسه رفتنش که روزهای زوجه لحظه شماری میکنی.حالا هم دوتایی نشستیم توی دفتر باهم از دانشگاه برگشت .فعلا خدانگهدار تابعد